روز اول پیش دبستانی
٥ روز پیش آقا فرزین ما رفت پیش دبستانی
البته باید بگم که با کلی شرط و شروط رفته
شرط مهمش هم این بود که باید مامان هم هر روز با من بیاد تا برم و اونجا بشینه تا کلاسهای من تموم بشه و من بیام بیرون .
البته جای خوشحالی داره که اونجا خیلی بهش خوش گذشت و از فرداش دیگه به من میگفت برو خونه .
فردا هم روز جشن مهدشونه و مامان و بابای بچه هام میرن مهد برای جشن .
عکسهایی که مهد روز اول ازشون گرفت هنوز آماده نشده تا بذارم توی وبلاگ اما یه دونه عکس خودمون ازش گرفتیم که میذارم واسش اینجا . هرچند که توی این عکس هم به خاطر آفتاب روش رو برگردونده .ولی باز هم خوبه .
این هم فرزین با دسته گلی که واسه مینا جون گرفته جلوی در مهدشون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی