فرزینفرزین، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

فرزین کوچولو زیبا و باهوش

افتادن اولین دندان

سه روز که  یکی از دندونهای  شیری فرزین لق شده  و میخواد بیفته . چند روز بود که ساندویچهایی که برای چاشت مهدش میذاشتم رو میگفت تکه کن . چون دندونم درد میگیره . من فکر میکردم داره خودش رو لوس میکنه ام نگو بچم راست میگفته ودندونش داشته شل میشده . خلاصه که اولین دندونش داره توی سن ٥.٥ سالگی میفته . وقتی که بهش گفتم که دندونت شل شده و میخواد بیفته کلی خندید . حالا هم منتظریم تا دندونش بیفته و ازش  اولین عکس بی دندونیش رو بگیرم و بذارم توی وبلاگش .  
5 مهر 1392

اول مهر 1392

امروز اول مهرماه و روز شروع سال تحصیلی جدید  بود . فرزین هم صبح زود آماده شد و  با هم راهی مهد کودکش شدیم . امسال که پیش ٢ رو بخونه و به سلامتی تموم بشه  از سا ل بعد انشاا... مدرسه شروع میشه . هر چند سال قبل هم مهد میرفت و خیلی هم مهد رو دوست داشت . اما انگار این ٣ ماه استراحت خیلی تنبلش کرده . چون امروز اصلا نمیذاشت من از جلوی در کلاسشون تکون بخورم . دایم میومد جلوی در کلاس و خبر میگرفت که هنوز باشم . دو دفعه هم که من رو ندیده بود از صدای گریه بلندش فهمیدم که داره دنبالم میگرده . امیدوارم سال دیگه که میخواد بره مدرسه اینجوری نباشه . چوان اونجا دیگه اینقدر با بچه ها راه نمیان.     ...
1 مهر 1392

ثبت نام برای پیش 2

با نام خدا بعد از یه مدت طولانی  امروز اومدم تا برای پسرم چند خطی بنویسم چند روز پیش رفتم و فرزین رو توی همون مهد قبلیش (مهد کودک سه ستاره نجمه) که یکی از بهترین مهدهای کودک توی مشهد ثبت نام کردم . لباس و کیف امسالش رو هم تحویل گرفتم . باید ازش روز اولی که میره مهد عکس بگیرم و بزارم توی صفحه وبلاگش تا هم دوستاش ببینن و هم برای خودش یادگاری بمونه . انشاا... عکس فارغ التحصیلی دانشگاهش .   ...
8 شهريور 1392

بعد از یه مدت طولانی

امروز بعد از چند وقت که به وبلاگ پسرم سر نزدم اومدم تا براش بنویسم . اما  خیلی حیف که باید از چیزایی که ناراحتم میکنه بنویسم و اون هم مریضی فرزینه . پسر گلم تا امروز ٤ روزه که تب شدید داره و امروز که بردمش دکتر بدنش هم ریخته بیرون  . دکتر بهم گفت که فرزین مخملک گرفته و در ضمن گفت چون لوضه هاش از حد معمول بزرگتره احتمالا تا چند وقت دیگه باید ببریمش و لوضه هاش رو عمل کنن و بردارن . امیدوارم که پسرم هر چه زودتر خوب بشه و سرحال . ...
18 تير 1392

جشن فارغ التحصیلی پیش 1

سلامی دوباره فردا اول خرداد ماه ١٣٩٢ است و بعدازظهر ساعت ٣ جشن مهد نجمه در سالن هنرهای زیبا شروع میشه . چون یکی از نقشهای فرزین برای جشن فردای مهد شغل قصاب هست باید فردا برم و از مزونی که لباسهای جشن مهدها رو داره براش لباس قصاب بگیرم .                                        ظهر هم باید ببرمش آرایشگاه و بگم هم موهاش رو کوتاه کنن و هم یه سشوار بگیرن . تا پسرم واسه جشنشون مرتب باشه . خاله اعظم هم که سه روز از آلمان اومده پیشمون . خیلی دوست د...
31 ارديبهشت 1392

نزدیک شدن پایان سال تحصیلی

امروز ٢٨ اردیبهشت ماهه و دیگه چیزی به پایان سال تحصیلی توی مهد فرزین نمونده و چند روزه که دارن باهاشون شعرهای جشن پایان سال رو تمرین میکنن . پسر گل من هم خیلی زود شعرهای مربوط به خودش رو حفظ کرده و حالا که دیگه کاری توی جلسه های تمرین نداره شعرهای بقیه رو داره حفظ میکنه و شعرهای همه رو از بر کرده و میخونه . راستی پسرم چند روزه که مریض شده و امروز تقریبا مریضیش شدید شدو  بعداز ظهر با مامان جون بردیمش دکتر و داروهاش رو گرفتیم . امیدوارم زودتر حالش خوب بشه . دیشب هم بابا محسن بعد از اینکه ٣ روز خونه بود میخواست بره و باز با گریه های سوزناک فرزین مواجه شد و به قول خودش اعصابش بهم ریخت که کاری نمیتونه بکنه .  &...
28 ارديبهشت 1392