فرزینفرزین، تا این لحظه: 16 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

فرزین کوچولو زیبا و باهوش

اول مهر 1392

امروز اول مهرماه و روز شروع سال تحصیلی جدید  بود . فرزین هم صبح زود آماده شد و  با هم راهی مهد کودکش شدیم . امسال که پیش ٢ رو بخونه و به سلامتی تموم بشه  از سا ل بعد انشاا... مدرسه شروع میشه . هر چند سال قبل هم مهد میرفت و خیلی هم مهد رو دوست داشت . اما انگار این ٣ ماه استراحت خیلی تنبلش کرده . چون امروز اصلا نمیذاشت من از جلوی در کلاسشون تکون بخورم . دایم میومد جلوی در کلاس و خبر میگرفت که هنوز باشم . دو دفعه هم که من رو ندیده بود از صدای گریه بلندش فهمیدم که داره دنبالم میگرده . امیدوارم سال دیگه که میخواد بره مدرسه اینجوری نباشه . چوان اونجا دیگه اینقدر با بچه ها راه نمیان.     ...
1 مهر 1392

ثبت نام برای پیش 2

با نام خدا بعد از یه مدت طولانی  امروز اومدم تا برای پسرم چند خطی بنویسم چند روز پیش رفتم و فرزین رو توی همون مهد قبلیش (مهد کودک سه ستاره نجمه) که یکی از بهترین مهدهای کودک توی مشهد ثبت نام کردم . لباس و کیف امسالش رو هم تحویل گرفتم . باید ازش روز اولی که میره مهد عکس بگیرم و بزارم توی صفحه وبلاگش تا هم دوستاش ببینن و هم برای خودش یادگاری بمونه . انشاا... عکس فارغ التحصیلی دانشگاهش .   ...
8 شهريور 1392

بعد از یه مدت طولانی

امروز بعد از چند وقت که به وبلاگ پسرم سر نزدم اومدم تا براش بنویسم . اما  خیلی حیف که باید از چیزایی که ناراحتم میکنه بنویسم و اون هم مریضی فرزینه . پسر گلم تا امروز ٤ روزه که تب شدید داره و امروز که بردمش دکتر بدنش هم ریخته بیرون  . دکتر بهم گفت که فرزین مخملک گرفته و در ضمن گفت چون لوضه هاش از حد معمول بزرگتره احتمالا تا چند وقت دیگه باید ببریمش و لوضه هاش رو عمل کنن و بردارن . امیدوارم که پسرم هر چه زودتر خوب بشه و سرحال . ...
18 تير 1392

جشن فارغ التحصیلی پیش 1

سلامی دوباره فردا اول خرداد ماه ١٣٩٢ است و بعدازظهر ساعت ٣ جشن مهد نجمه در سالن هنرهای زیبا شروع میشه . چون یکی از نقشهای فرزین برای جشن فردای مهد شغل قصاب هست باید فردا برم و از مزونی که لباسهای جشن مهدها رو داره براش لباس قصاب بگیرم .                                        ظهر هم باید ببرمش آرایشگاه و بگم هم موهاش رو کوتاه کنن و هم یه سشوار بگیرن . تا پسرم واسه جشنشون مرتب باشه . خاله اعظم هم که سه روز از آلمان اومده پیشمون . خیلی دوست د...
31 ارديبهشت 1392

نزدیک شدن پایان سال تحصیلی

امروز ٢٨ اردیبهشت ماهه و دیگه چیزی به پایان سال تحصیلی توی مهد فرزین نمونده و چند روزه که دارن باهاشون شعرهای جشن پایان سال رو تمرین میکنن . پسر گل من هم خیلی زود شعرهای مربوط به خودش رو حفظ کرده و حالا که دیگه کاری توی جلسه های تمرین نداره شعرهای بقیه رو داره حفظ میکنه و شعرهای همه رو از بر کرده و میخونه . راستی پسرم چند روزه که مریض شده و امروز تقریبا مریضیش شدید شدو  بعداز ظهر با مامان جون بردیمش دکتر و داروهاش رو گرفتیم . امیدوارم زودتر حالش خوب بشه . دیشب هم بابا محسن بعد از اینکه ٣ روز خونه بود میخواست بره و باز با گریه های سوزناک فرزین مواجه شد و به قول خودش اعصابش بهم ریخت که کاری نمیتونه بکنه .  &...
28 ارديبهشت 1392

جشن تولد در مهد

فردا چهارشنبه ١٨/٢/١٣٩٢ است و قراره توی مهد فرزین یه جشن تولد همگانی براشون بگیرن .                                                         فرزین تا امروز خیلی خوشحال بود اما امروز بهشون گفتن که توی جشن کادو تولد بهتون نمیدیم .                         ...
17 ارديبهشت 1392

دلتنگیهای فرزین

سلام پسر خوبم تقریبا الان دو هفته است که بابا خونه نیست. خودت میدونی که با شغل جدیدی که بابا برای خودش انتخاب کرده از این به بعد خیلی اون رو کم میبینیم . شاید در ماه دو تا سه روز .                                    اما شما هنوز این موضوع رو درک نکردی . دایم سراغ بابا رو میگیری و میگی پس کی برمیگرده و وقتی که من بهت میگم که این شغل باباست و از این به بعد بابا رو کم میبینیم شما میگی که من هیچی نمیخوام . به بابا بگو بیاد خونه پیش من . خلاصه که خیلی برای بابا محس...
12 ارديبهشت 1392

کسالت

امروز 12 اردیبهشت سال 1392 است . متاسفانه فرزین از دیشب مریض شده و حالش اصلا خوب نیست . دایما بالا میاره و میگه دلم درد میکنه . صبح هم بردمش دکتر و یه آمپول ضد تهوع بهش زدن. اینجور وقتها نبود بابا محسنش هم خیلی به چشم میاد ولی کاریش نمیشه کرد و باید این دوری و دست تنها بودن رو تحمل کنیم . هر دومون . راستی چند روز دیگه هم خاله اعظم و عمو رضا بعد از یک سال میان ایران و دیدارها تازه میشه . من که خیلی خوشحالم و دارم لحظه شماری میکنم که تنها خواهرم رو ببینم . حیف که زود یک ماه تموم میشه و باز میرن و مارو تنها میذارن. انشاا... همیشه موفق و پیروز باشن .   
12 ارديبهشت 1392

شروع سال جدید !!!!!!!

امروز ٢٨ فروردین ماه ١٣٩٢ است . دوست ندارم بدبین باشم اما شروع خوبی برای ما نداشت . از اول سال تا به حالا که ٢٨ روز گذشته ٤ نفر از بستگان ما فوت کردند و ما هم دایما در مجالس سوگواری بودیم . و بچه ها هم که این مراسم ها رو دوست ندارند و فرزین هم همینطور . خلاصه که دل و دماغ واسه ما نمونده . امیدوارم که ادامه سال برای همه با شادی و خوشی همراه باشه و همینطور هم برای ما .               ...
28 فروردين 1392